چشمم دچار گریه ی بی انتها شده
دریا شده، به غصه و غم مبتلا شده
یاد تو ام، به یاد تو از سالِ شصت و یک
یک زینبیّه در دلِ تنگم بنا شده
چشم مزار داشتنت را نداشتند!
وهّابی است و فتنه دوباره به پا شده
بانو خودت بگو چه شده، ما شنیده ایم
پای حرامیان به حریم تو وا شده
دیروز خیمه ی تو و امروز مرقدت...
این روزها دمشقِ شما کربلا شده!
شعر از مسعود یوسف پور